سخن ما
از ابتدای انتشار نشریه بامداد شاهرود ، این نشریه برای همه موزعین جراید در شهرستان شاهرود ، ارسال شد . در روزهای پایان سال ( برای سپاسگزاری از همکاری این مدت ، نه مطلب دیگر ) به یکی از این اعضاء خانواده مطبوعات مراجعه شد .
عنوان شد که تماس مجدد بگیرید تا روزنامه های باقی مانده برای شما آورده شود . بعد از چند آمد و شد ، تمامی شماره های نشریه به همان گونه که ارسال شد ه بود ( ولی این بار با وضعی کثیف و آلوده به مواد گوناگون ، بخاطر نگهداری این مدت ، در صندوق عقب ماشین ) باز پس داده شد !
پرسیدیم : چرا این نشریات عرضه نشده است ؟
فرمودند : این نشریه خبری نیست و مردم علاقمند به این نوع نشریات نیستند و از فلان مجله استقبال می کنند !
پرسیدیم : پس چرا زودتر از این با ما تماس نگرفته اید تا حد اقل هزینه ارسال نداشته باشیم و یا مطابق سلیقه شما عمل کنیم ؟
فرمودند : من با آقای ... تماس گرفتم .
پرسیدیم : چرا با آقای ... ؟
دیدیم ، هر نوع گفتگویی بی فایده است . متاسفانه ما خوش باورانه فکر می کردیم که اعضاء یک خانواده هم می توانند در کنار هم و با هم و برای هم و برای رشد بیشتر هم ، از خود مایه بگذارند !
به یاد این ابیات سعدی افتادیم :
ای کریمی کـه از خزانه ی غیب
گبر و تـرسا وظیفه خـور داری
دوستان را کـجا کنی محـروم
تـو که با دشمن این نظر داری ؟